مجاهد خلق
فائزه رجبی گل سرخ وزیبای معصوم
او براي رسيدن به بي
نهايت راه, بسيار شتاب داشت
تولد: ده فروردين ۱۳۷۰
شهادت: نوزدهم فروردين ۱۳۹۰
فائزه از وقتي خودش را شناخته بود پدرش را پشت ميله هاي زندان ديده
بود. اما پدر شهيدش عبدالرضا رجبي قبل از آنكه دژخيمان خونش را بريزند بذر يك عشق
را در سينه فائزه و ديگر فرزندانش كاشته بود, عشق به آزادي.
و به آنها گفته بود كه اين عشق در جايي به نام اشرف و در نام مسعود
و مريم تجسم يافته است. فائزه عاشق و عطشناك در حاليكه هنوز بسيار جوان بود براي
يافتن آن گوهر ناياب پاي در سفر نهاد و به اشرف رسيد و از همان آغاز گويي براي
رسيدن به بي نهايت اين راه, راه اشرف بسيار شتاب داشت.
او در روز ۱۹ فروردين ۱۳۹۰ در حاليكه فقط بيست بهار از عمرش مي گذشت به كهكشان شهيدان راه
آزادي پيوست.
در یاد من وما تو جاودانه
نوبری در نوبهار عاشقانه
در سفره گرم خورشید
میهمان تواییم هر آینه
با ترانه ای از زمانه
گفتم و گفتی صد بار
وه که چه می سراید
غزل و نغمه شاعرانه
همواره بر آرزوی و تعهداتمان خونش تضمینمان است درود بیکرانه خاضعانه و مجاهدانه