چرا حکومت وارد محاکمه سعید مرتضوی و حزب اللهی های مهاجم به سفارت عربستان میشود؟
ایران - چرا حکومت وارد محاکمه سعید مرتضوی و حزب اللهی های مهاجم به سفارت عربستان میشود؟
قضاییه در روزهای اخیر دو حکم مفتضح صادر کرد، یکی درباره سعید مرتضوی دادستان جنایتکار سابق تهران و یکی هم درباره مهاجمانی که سفارت عربستان در تهران را به آتش کشیدند.
اولی را به شلاق و متهمان پرونده دوم را تبرئه کرد و فقط یکی از آنها را به 6ماه حبس تعزیری محکوم نمود.
حالا سؤال این است که چه عاملی باعث شد که دستگاه قضایی چنین احکام مسخره و مفتضحی را صادر کند؟ چرا اصلاً وارد این وادی شد؟
و این که چرا ولیفقیه پیه رسوایی این احکام مسخره را به تن خودش مالید؟ دیگر روشن است که پس از 4دهه که از عمر این نظام سراسر جنایت میگذرد، نمیتوان کسی را که حداقلی آشنایی با این حکومت را داشته باشد، پیدا کرد که کمترین انتظاری از آن داشته باشد که به جنایت یکی از عوامل خودش که جنایتش هم برملا شده، رسیدگی کرده و او را محکوم کند.
همه میدانند که چاقو دسته خودش را نمیبرد. چون سعید مرتضوی دادستان این حکومت بوده است و حمله کنندگان به سفارت هم پیادهنظام این حکومت هستند و اگر حکومت اینها را محکوم کند، در واقع در دستگاه سرکوب شکاف ایجاد میشود.
می بینید اصل سؤال این است که چرا حکومت خودش را درگیر این مخمصه کرده؟ مگر جنایتهای سعید مرتضوی تازه افشا شده؟ مثلاً یکی از جنایتهای برملا شده او، تجاوز، شکنجه و قتل مستقیم خانم زهرا کاظمی خبرنگار ایرانی کانادایی است و با اینکه سعید مرتضوی این جنایت را در سال 82 مرتکب شد و با اینکه دولت کانادا با تمام قوا پشت این قضیه بود و این موضوع یکی از محورهای محکومیتهای بینالمللی ایران طی چندین سال پیاپی بود، چرا تا حالا حتی به محاکمه سعید مرتضوی، نزدیک هم نشد؟.
در ماجرای قتلهای کهریزک در سال88 هم، با اینکه این پرونده، شاکی خصوصی داشت و یکی از آنها از مقامهای خود حکومت هم بود، باز آن را مسکوت گذاشتند، و الآن هم با اینکه خود سعید مرتضوی به دست داشتن در قتل اعتراف کرده و بهاصطلاح عذرخواهی کرده بود، باز قضاییه او را از این جنایت تبرئه کرد. کما اینکه در پرونده دزدیهای هزار میلیاردی در مقام ریاست سازمان تأمین اجتماعی هم، تبرئه شد و قضاییه تنها او را به جرم اهمال در انجام وظیفه به دو فقره شلاق که جمعاً 135ضربه شلاق که البته قابل خرید هم هست، محکوم کرد. بهطوری که صدای وکیل مدافع شاکیان هم در آمد که حداقل او را به برگرداندن اصل مال غارت شده محکوم میکردید!
در مورد مهاجمان به سفارت و کنسولگری عربستان هم، تا بهحال چندین ماجرا مشابه همین، صورت گرفته که آخرین آن حمله به سفارت انگلستان در آذر سال 90، یعنی 5سال پیش بود که ایران هیچ اقدام قضایی در این رابطه نکرد.
حالا جواب این سؤال که چرا امروز حکومت وارد این مقوله شده است؟
قضاییه در روزهای اخیر دو حکم مفتضح صادر کرد، یکی درباره سعید مرتضوی دادستان جنایتکار سابق تهران و یکی هم درباره مهاجمانی که سفارت عربستان در تهران را به آتش کشیدند.
اولی را به شلاق و متهمان پرونده دوم را تبرئه کرد و فقط یکی از آنها را به 6ماه حبس تعزیری محکوم نمود.
حالا سؤال این است که چه عاملی باعث شد که دستگاه قضایی چنین احکام مسخره و مفتضحی را صادر کند؟ چرا اصلاً وارد این وادی شد؟
و این که چرا ولیفقیه پیه رسوایی این احکام مسخره را به تن خودش مالید؟ دیگر روشن است که پس از 4دهه که از عمر این نظام سراسر جنایت میگذرد، نمیتوان کسی را که حداقلی آشنایی با این حکومت را داشته باشد، پیدا کرد که کمترین انتظاری از آن داشته باشد که به جنایت یکی از عوامل خودش که جنایتش هم برملا شده، رسیدگی کرده و او را محکوم کند.
همه میدانند که چاقو دسته خودش را نمیبرد. چون سعید مرتضوی دادستان این حکومت بوده است و حمله کنندگان به سفارت هم پیادهنظام این حکومت هستند و اگر حکومت اینها را محکوم کند، در واقع در دستگاه سرکوب شکاف ایجاد میشود.
می بینید اصل سؤال این است که چرا حکومت خودش را درگیر این مخمصه کرده؟ مگر جنایتهای سعید مرتضوی تازه افشا شده؟ مثلاً یکی از جنایتهای برملا شده او، تجاوز، شکنجه و قتل مستقیم خانم زهرا کاظمی خبرنگار ایرانی کانادایی است و با اینکه سعید مرتضوی این جنایت را در سال 82 مرتکب شد و با اینکه دولت کانادا با تمام قوا پشت این قضیه بود و این موضوع یکی از محورهای محکومیتهای بینالمللی ایران طی چندین سال پیاپی بود، چرا تا حالا حتی به محاکمه سعید مرتضوی، نزدیک هم نشد؟.
در ماجرای قتلهای کهریزک در سال88 هم، با اینکه این پرونده، شاکی خصوصی داشت و یکی از آنها از مقامهای خود حکومت هم بود، باز آن را مسکوت گذاشتند، و الآن هم با اینکه خود سعید مرتضوی به دست داشتن در قتل اعتراف کرده و بهاصطلاح عذرخواهی کرده بود، باز قضاییه او را از این جنایت تبرئه کرد. کما اینکه در پرونده دزدیهای هزار میلیاردی در مقام ریاست سازمان تأمین اجتماعی هم، تبرئه شد و قضاییه تنها او را به جرم اهمال در انجام وظیفه به دو فقره شلاق که جمعاً 135ضربه شلاق که البته قابل خرید هم هست، محکوم کرد. بهطوری که صدای وکیل مدافع شاکیان هم در آمد که حداقل او را به برگرداندن اصل مال غارت شده محکوم میکردید!
در مورد مهاجمان به سفارت و کنسولگری عربستان هم، تا بهحال چندین ماجرا مشابه همین، صورت گرفته که آخرین آن حمله به سفارت انگلستان در آذر سال 90، یعنی 5سال پیش بود که ایران هیچ اقدام قضایی در این رابطه نکرد.
حالا جواب این سؤال که چرا امروز حکومت وارد این مقوله شده است؟
جواب را بایستی در تنگنا و در موقعیتی که حکومت در حال حاضر و در مرحلة پسا برجام در آن گرفتار شده جستجو کرد،
حکومت از یک طرف بهشدت به چنین ژستهای بهاصطلاح قانونی و حقوقبشری نیاز دارد و از طرف دیگر نمیتواند کمترین خدشهیی به نیروی سرکوب و جنایت خودش، نه در بالا و نه در بدنه را بپذیرد، محصول این بنبست و این تناقض همین احکام قضایی است که جز تمسخر و خشم مردم ایران و افکار عمومی جهان را برنمیانگیزد و طبعاً مردم این احکام را با احکام اعدام مقایسه میکنند.
چطور است که جوانهای این کشور را به بهانه جرایم و تخلفاتی بسا کوچکتر و کمتر از اینها، بهخاطر حمل چند گرم مواد مخدر، بهخاطر مسائل اخلاقی و امثالهم که خودش عامل و زمینهساز آنهاست، اعدام میکنتد اما به خودشان که میرسد از کنار قضیه میگذرند و چشم بر جنایت می بندند؟.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر